عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خدای خوبم من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی ات نداری ! من خدایی چون تو دارم و تو چون خودت نداری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



فقيري به در خانه بخيلي آمد
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : یک شنبه 27 مرداد 1392

takedel.com-e9b02ea9d3.jpg

 

فقيري به در خانه بخيلي آمد، گفت: شنيده ام که تو قدري از

مال خود را نذر نيازمندان کرده اي و من در نهايت فقرم ، به

من چيزي بده بخيل گفت: من نذر کوران کرده ام. فقير گفت : من

هم کور واقعي هستم ، زيرا اگر بينا مي بودم ، از در خانه

خداوند به در خانه کسي مثل تو نمي آمدم

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خالق من
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : یک شنبه 27 مرداد 1392

_____8_20120217_1271928314.jpg

 

خالق من "بهشتي" دارد

نزديک

زيبا

و بزرگ

و "دوزخي" دارد

به گمانم کوچک و بعيد

و در پي دليليست که ببخشد ما را

گاهي به بهانه يک دعا در حق ديگري

شايد امشب آن شب بي دليل باشد

التماس دعا

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عميد
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : یک شنبه 27 مرداد 1392

PH00732_MRT.jpg

 

يکي از فقراي با ذوق شهر هرات که در سوز و سرماي زمستان از برهنگي خود در رنج و عذاب بود وقتي چشمش به غلامان عميد( يکي از بزرگان دولت سلجوقي) افتاد و ديد که آنان ( با وجود غلام بودن) جامه هاي فاخر و حريرين به بر کرده و کمربندِ زرين به ميان بسته اند، منفعل شد و رو به آسمان نمود و با حسرت تمام گفت : خداوندا ، بنده نوازي را از جناب عميد ياد بگير!

روزها وضع بدين منوال سپري شد که ناگهان شاه، عميد را به جرمي متهم کرد و به زندانش افکند و غلامان او را نيز به باد کتک گرفت و از آنان خواست که هر چه سريعتر گنجخانه عميد را لو دهند و غلامان در کمال جوانمردي طي يک ماه، شکنجه هاي هولناک شاه را تحمل کردند ولي لب به سخن نگشودند و رازِ ولي نعمتِ خود را فاش نساختند. تا اينکه شبي آن فقير به خواب ديد که هاتفي به او مي گويد: اي گستاخ تو نيز بندگي را از غلامان عميد ياد بگير!

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
«عاشق شهادت» این گونه می‌خوابد
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : یک شنبه 27 مرداد 1392

13920324000174_PhotoL.jpg

 

«عاشق شهادت» این گونه می‌خوابد

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عجیب است دنیای ما
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : یک شنبه 27 مرداد 1392

images

 

عجیب است دنیای ما "وقتی گناه میکنیم" میگیم : آقاجان صبرت لبریز نشه اما وقتی به آقا می رسیم مدام میگیم آقا بیا که صبرم لبریز شد ...

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مرا ببخش
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : یک شنبه 27 مرداد 1392

989555611394724922512017410722222525560.jpg

 

مرا ببخش گر آزرده ام تو را مهدی(ع)

به جان مادر پهلو شکسته ات زهرا (س)

عنایتی به من مبتلا نما مهدی (ع)

برای ما تو دعا کن به درگه یزدان

که مستجاب کند گر کنی دعا مهدی (ع)

دعا نما که قیام تو را کند خدا امضا

کجا دعای تو را رد کند خدا مهدی (ع)

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عجب صبری خدا دارد !
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : یک شنبه 27 مرداد 1392

allah-wallpaper-wallpapers-islam.jpg

 

عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم

که می دیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامه رنگین

زمین و آسمان را

واژگون ، مستانه می کردم

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پرنده و قفس...
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : یک شنبه 27 مرداد 1392

1371627635940564_large.jpg

 

 

پرنده فکر و ذکرش آب و دون نیس
پرنده فکر آسمونه و بس
ما آب و دونو با قفس نخواستیم
هم آب و دون ارزونیتون هم قفس

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دلت پاک باشه....
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : یک شنبه 27 مرداد 1392

sijPa5_403.jpg

 

حجابم خوب نیست اما دلم پاکه!!!!

دلت پاک است؟
دلت با خداست؟

بانو، کاش این باطن پاکی که می گویی، ظاهرش هم خدایی بود...
بانو، کاش می دانستی خدایی که دلت با اوست، حجاب را چقدر دوست می دارد... 
و می دانم که می دانی خدا تو را چگونه بیشتر دوست دارد...

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آرام باش عزیزم
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : شنبه 26 مرداد 1392

images

 

اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آخرین منجی...آخرین یار♥ و آدرس akharinyar.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 339
:: کل نظرات : 248

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 702
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 800
:: بازدید ماه : 3591
:: بازدید سال : 8760
:: بازدید کلی : 314339

RSS

Powered By
loxblog.Com